تقسيم بندي بازار گردشگری
در استراتژي تقسيم بندي بازار گردشگری بر اين نظر مبتني است که به طور جهاني تنها معدودي از مناطق براي گذران دوران تعطيلات مورد پذيرش هستند . بنابراين به جاي اتلاف منابع ،فعاليت هاي تشويقي و ترغيبي مي بايست تنها در جهت خواسته ها و نيازهاي مشتريان احتمالي و نه در جهت خواست کليه مسافران باشد. بنابراين يکي از اقدامات اوليه در بازاريابي گردشگري عبارتست از تقسيم بازار کنوني بر اساس خصوصيات مهم و سپس متمرکز نمودن تلاش هاي تشويقي و ترغيبي ،قيمت گذاري و ارائه کالا در جهت خدمت به قسمت هاي مورد نظر .
يک استراتژي مؤثر در بازار دقيقاً بازار هدف را تعيين و سپس در جهت رسيدن به آن تلاش خواهد نمود. بازار هدف ، قسمتي از بازار بالقوه است که در آن جاذبه هاي گردشگري بيشترين فروش را خواهند داشت. بازارهاي هدف، به طور جغرافيايي و از نظر جمعيت شناسي (سن،درآمد،تحصيلات، نژاد، مليت،تعداد اعضاي خانواده،سيکل زندگي خانوادگي ، جنس ، مذهب و وضعيت اشتغال) و رواني ( ارزش ها ،انگيزه ها،تمايلات ، طرز فکر ، علايق) تعريف مي گردد.
پس از انتخاب بازارهاي هدف، مناسبترين رسانه ها در جهت رسيدن به اين بازارها برگزيده مي شوند.به عنوان مثال اگر بازار هدف بازيکنان تنيس باشد ، تبليغات در مجلات ورزشي چاپ مي گردد تا کل بازار را تحت پوشش قرار دهد. اگر به جاي اين کار ، تبليغي را در يک مجله عمومي چاپ نماييد تنها به تعداد کمي از افراد بازار هدف خود دسترسي پيدا خواهيد نمودو مقداري از منابع مالي خود را هدر خواهيد داد .
هر جاذبه گردشگري مي تواند مورد علاقه قسمت هاي زيادي از بازار قرار گيرد.ليکن مدير بازاريابي بايستي ، قسمتي را انتخاب نمايد که بيشترين خريداران را براي خدمات او در بر دارد.يک مثال خوب در اين زمينه مهمان خانه هاي زنجيره اي است. اين مهمان خانه ها داراي قيمت متوسط و اتاق هاي مجهز است و مورد علاقه مسافراني قرار دارد که به منظور کار مسافرت مي نمايند.
تقسيم بندي بازار برحسب مشخصات جغرافیایی
مناطق گردشگری به طرق گوناگون تقسيم مي گردند. يکي از معمول ترين روش هاي تقسيم بندي بازار بر حسب منطقه جغرافيايي است. در اين نوع تقسيم بندي قسمتهاي مختلف بازار بر اساس نوع گردشگران به ترتيب زير تعيين مي شود.
ـ گردشگران منطقه اي(گردشگرانی که مسافت طولاني را به منظور گذرانيدن تعطيلات طي مي نمايند)
ـ گردشگران محلي (آنها که در نزديکي منطقه گردشگری زندگي مي کنندو حداکثر با 4 ساعت رانندگي به محل مورد نظرمي رسند)
ـ ساکنين محلي
نزديکي منطقه گردشگری به بازار مهمترين عامل است.به طور کلي هر چه منطقه گردشگری به بازار عمده اش نزديکتر باشد ،امکان جذب تعداد بيشماري از گردشگران را داراست. از مطالب فوق چنين نتيجه گيري مي شود که فعاليت هاي تشويقي و ترغيبي مي بايست ابتدا در نزديکترين منطقه با بيشترين تراکم جمعيت انجام گيردو سپس به ساير مناطق تعميم داده شود.متغيرهاي جمعيت شناسي از قبيل گروه سني نيز مبناي ديگري را براي تقسيم بندي بازار ارائه مي دهد.
تقسيم بندي بازار برحسب مشخصات رواني
هر چه بازاريابي با رقابت بيشتري توأم شود ،مديران بازاريابي تمايل بيشتري به تقسيم بندي بازار بر اساس عوامل ديگري به غير از متغيرهاي جغرافيايي و جمعيت شناسي پيدا مي کنند. به اين منظور از تجزيه و تحليل هايي به منظور تعيين انگيزه ، مشخصات رواني و يا سبک زندگي استفاده شده تا مبناي جديدي براي تقسيم بندي بازار بدست آيد .
ويليام دي ولز در تحقيقي در زمينه مسافرت و سبک زندگي که در سومين کنفراس سامانه انجمن تحقيقات در مورد سير و سياحت ارائه نمود ، توضيح داد که بازاريان با استفاده از تجزيه و تحليل هاي آماري و استفاده از کامپيوتر مي توانند از پاسخ هاي افراد استفاده نموده و افراد را به گروه هاي گوناگوني تقسيم نمايند. يکي از تحقيقات اوليه در اين زمينه گروه هايي از مردم را تحت عناوين جستجوگر تفريحات، فرد فعال ،مديران،کارگران و افراد خانه نشين تقسيم نموده است.
جستجوگر تفريحات
پاسخ هايي به سوالات مربوط به سبک زندگي نشان ميدهد که فرد مي بايست جوان و داراي شغل يکنواختي باشد .او از تفريحات در فضاي آزاد لذت مي برد و علاقمند به شکار ، ماهيگيري ،بيس بال و رانندگي در ماشين هاي گرانقيمت و پر قدرت مي باشد. در نتيجه همواره دچار کم پولي است.چنينن فردي داراي برنامه دراز مدت در زندگي نيست و به رسانه هاي چاپي علاقمند نمي باشد و طرفدار پرو پا قرص برنامه هاي ورزشي و فيلم هاي پر حادثه تلويزيون است.
فرد فعال موفق
چنين فردي توانايي و انرژي در دنبال نمودن اهداف عالي را دارد و علاقمند به کار بوده و داري اعتماد به نفس است .او در جستجوي تجارب گوناگون از جمله دريانوردي ،اسکي و مسافرت هاي خارج از کشور است. روزنامه مي خواند و در جريان آخرين رويدادها و رخدادهاي فرهنگي است و به تماشاي برنامه هاي ورزشي ، ميزگردها و اخبار تلويزي
وني مي نشيند.
مديران
مديران در حقيقت همان افراد فعال هستند که به اهداف خود رسيده اند و به ميزان قابل توجهي پول دارتر شده اند. چنين فردي منابع مالي قابل توجهي در دسترس دارد که به او اجازه عضو شدن در باشگاه هاي مختلف ،گذراندن تعطيلات گرانقيمت و خريد خانه دوم را مي دهد. او کم و بيش به صورت دائمي با خانواده در منطقه اي زندگي مي نمايد و مجلات خبري را مي خواند و تماشاگر برنامه اخبار و تجزيه وتحليل وقايع و رويدادها و برنامه هاي طبيعت در تلويزيون است.
کارگران
کارگران در شهرهاي کوچک و در مناطق صنعتي شهرهاي بزرگ زندگي مي کنند. چنين افرادي داراي اعتقادات خاص خود بوده و طرفدار تلاش و کوشش هستند.در نظر آنان تعطيلات ايده ال عبارتست از رفتن به اردوها به همراه خانواده و چادر زدن در آنها است.
افراد خانه نشين
چنين فردي از هر گونه تجمل ، خطر و يا هر گونه افراط و تفريطي اجتناب مي ورزد و مخالف بدهکار شدن است. او و همسرش از طرفداران برنامه هاي کمدي و اخبار سر شب تلويزيون ،تنها منبع اطلاعاتي او در مورد وقايع ملي و جهاني است .
سبک هاي زندگي فوق نشان مي دهد که هر يک از گروه ها داراي ارزش ها و نيازهاي کاملاً متفاوتي هستند و براي هر قشر مي توان برنامه هاي مسافرتي خاص را ارائه کرد. در کشور ما نيز براي توسعه گردشگري بايد چنين تحقيقاتي انجام تا طراحي برنامه ها با توجه به نيازها و نظرات اقشار مختلف مردم صورت پذيرد. نتايج اين گونه تحقيقات ، خصوصيات جسماني و توانايي هاي مالي و محدوديت هاي هر گروه را مشخص مي نمايد و عادات افراد و نحوه زندگي آنها را مشخص مي سازد و برنامه ريزان را در تنظيم برنامه هاي توسعه گردشگري و چگونگي ارتباط با گردشگران بالقوه ياري مي دهد.